انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

بازدید: 4 بازدید
انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

فلفل از گونه Capsicum spp. از خانواده Solanaceae که گیاهان زراعی زیادی ازجمله گوجه، سیب‌زمینی و تنباکو از این خانواده می‌باشند. این گیاه بومی آمریکا بوده و قبل از کشف این قاره توسط افراد بومی این قاره استفاده می‌شد. فلفل به‌احتمال‌زیاد در مناطق خشک کوه‌های آند، در پرو و بولیوی، سرچشمه گرفته و سپس به مناطق گرم آمریکا گسترش‌یافته است. پنج گونه مختلف از فلفل وجود دارد که هرکدام، در یک منطقه جغرافیایی آمریکای شمالی، مرکزی یا جنوبی کاشته می‌شوند. در ادامه، به بحث انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل می پردازیم. جهت مشاوره برای خرید انواع کود و بذر می توانید با کارشناسان ما تماس بگیرید.

این پنج گونه شامل :

  • C. annuum
  • C. frutescens
  • C. chinense
  • C. baccatum
  • C. pubescens

مساحت کاشت و زراعت انواع فلفل در کشورهای جهان رشد زیادی داشته و به‌عنوان ادویه، ترشی و سبزی‌ها طی سال‌ها به‌طور قابل‌توجهی افزایش‌یافته است. از ارزش مواد غذایی فلفل می‌توان به وجود آنتی‌اکسیدان، فیبر، کربوهیدرات، ویتامین‌های A ،C ،E و منابعی غنی از کاروتنوئیدها و زانتوفیلها هست. همچنین می‌تواند منابع خوبی برای تأمین سیترین، تیامین، ریبوفلاون و نیاسین باشد.

خانواده فلفل دارای تفاوت‌های زیادی در شکل، رنگ و اندازه میوه است. بدون دانش ژنتیکی، دانشمندان اولیه اکثراً نام‌گذاری گونه‌های فلفل را بر اساس مورفولوژی (ریخت‌شناسی) میوه پایه‌گذاری کردند.

استفاده از فلفل‌های جنس Capsicum، در سراسر غذاهای دنیا رایج هستند و به‌عنوان یک عنصر اصلی در رژیم غذایی به‌حساب می‌آید، به‌عنوان‌مثال فلفل جز غذاهای اصلی جنوب شرقی آسیا تبدیل‌ شده است، و افراد محلی اعتقاد بر این دارند که فلفل‌ها بومی این مناطق هستند.

انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

صفات باغداری (زراعی)

تنوع قابل‌ توجهی در گونه فلفل ازنظر شکل و اندازه میوه، شکل برگ، اندازه، رنگ و همچنین رفتار وجود دارد. در فلفل، بیش از ۲۹۰ ژن ازنظر ویژگی‌های منحصربه‌فرد باغبانی(زراعی) شناسایی‌شده است.

رنگ

رنگ میوه فلفل یک عامل مهم تعیین‌کننده کیفیت محصول تازه و در فرآوری هست. رنگ میوه فلفل به خاطر تفاوت زیاد در صفات ژنتیکی و رفتار فلفل‌ها متفاوت هست. رنگ میوه نارس می‌تواند از رنگ سبز، بنفش، سیاه‌وسفید، دارای سایه‌های مختلف سبز و زرد تا نوک میوه فلفل متفاوت باشد.

رنگ میوه فلفل رسیده در طیف رنگی از زرد، نارنجی، قهوه‌ای تا قرمز متفاوت هست و این به دلیل وجود رنگ‌دانه‌های متفاوت در میوه فلفل‌ها هست. رنگ ساقه، شاخ و برگ‌ها از سبز تا سایه‌های مختلف سبز-بنفش تا سیاه متفاوت هست. رنگ گل از سفید تا سبز و بنفش متغیر است.

رنگ میوه بالغ نتیجه کاهش رنگ‌دانه‌های کلروفیل و آنتوسیانین و تجمع رنگ‌دانه‌های کاروتنوئیدی هست. کپسانتین و کپسوروبین مهم‌ترین رنگ‌دانه‌های میوه قرمز و مهم‌ترین رنگ‌دانه‌های موجود در فلفل نارنجی ویولاکسانتین و بتا-کاروتن می‌باشند. تجمع کپسانتین و کپسوروبین توسط محل Y (رنگ زرد موجود در میوه زرد) و دو محل جایگزین C1 (مهارکننده‌های رنگ‌دانه کاروتنوئید) و C2 کنترل می‌شود.

آنتوسیانین ها

رنگ‌دانه میوه بنفش و فلفل سیاه نتیجه تجمع آنتوسیانین است. طیف رنگ‌های مشابه در رنگ‌دانه بنفش ممکن است در سایر قسمت‌های فلفل مشاهده شود. اصلاح ارقام به رنگ بنفش (تقریباً سیاه) باعث افزایش علاقه به پرورش ارقام جدید فلفل زینتی شده است. در میوه فلفل، آنتوسیانین معمولاً ناپایدار است و در طول بلوغ میوه به‌مرور کاهش می‌یابد. در مقابل، رنگ‌دانه بنفش معمولاً از طریق رشد گیاه در سایر ارگان‌های گیاهی که تجمع آنتوسیانین را نشان می‌دهند، پایدار است.

کپسایسینوئیدها

کپسایسینوئیدها، گروهی از ترکیبات آلکالوئیدی مخصوص مربوط به جنس فلفل هست. کپسایسینوئیدها از تراکم وانییل آمین با یک اسید چرب پیچیده با پیوند شیمیایی این دو ماده تشکیل می‌شود. این تغییر در گروه مواد شیمیایی آسیل که میزان کمیت و کیفیت حس تندی فلفل را هنگام مصرف تعیین می‌کند. مسیر بیوسنتز کپسایسینوئید نسبتاً به‌خوبی از طریق سنجش‌های آنزیمی و ژن‌ها انجام می‌شود.

مورفولوژی (ریخت‌شناسی)

در گونه‌های Capsicum به دلیل عادت‌های رشد متفاوت گیاهان، شکل میوه، اندازه و جهت‌گیری آن، متفاوت خواهد بود. این تنوع فرصت‌های بی‌نظیری را برای توسعه ایده‌های مناسب برای هدف‌های تزئینی، آشپزی و زمان مناسب رسیدن را فراهم می‌کند. فلفل گیاهی است باقدرت اصلاح‌پذیری بالا و در تکنیک هیبرید رفتاری بسیار مناسب از خود نشان می‌دهد.

فلفل یک گیاه کوچک، بوته‌ای با قدی کوتاه و دارای یک مجموعه میوه متمرکز هست. شکل ژنتیکی غالب ct باعث کاهش ارتفاع گیاه می‌شود. ژن مغلوب BRL باعث کوتاه شدن سطح داخلی ساقه و برگه‌ای گیاه می‌گردد.

انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

کاشت فلفل

برای کاشت فلفل در مزرعه، بسته به موقعیت مکانی، قیمت بذر فلفل، تاریخ کاشت و… می‌توان به دو روش کاشت مستقیم بذر و یا نشاء اقدام به کاشت نمود. کاشت مستقیم بذر به دلیل تغییر در دمای خاک، تنش آب، آفات، تداخل علف‌های هرز و بیماری‌ها می‌تواند باعث کاهش شدید درصد جوانه‌زنی و رشد بسیار کند و آهسته گیاه شود.

برای کاشت مستقیم بذر در مزرعه باید مراقب بود که بذرها عمیق کشت نشود، از تجهیزات مخصوص کاشت برای کنترل فاصله و عمق کاشت بذر استفاده می‌شود، خاک باید یکنواخت و تسطیح باشد که این امر نیازمند تجهیزات و ماشین‌آلات دقیق و کالیبره هست.

دمای ۱۵، ۲۰ و ۲۵ درجه سانتی‌گراد حرارت خاک که در آن بذر فلفل کاشت شده، برای جوانه‌زنی به ترتیب ۲۵، ۱۳ و ۸ روز احتیاج دارد. به خاطر همین مسئله باید توجه داشت شرایط محیطی تغییرات کمی داشته باشد که عملاً این کار غیرممکن هست (کشت مستقیم بذر در مزرعه).

گیاهانی که به‌صورت نشایی کاشته می‌شوند نسبت به گیاهانی که به‌صورت مستقیم کاشت شده‌اند عملکرد و رشد بهتری دارند و از لحاظ زمانی نیز زودتر به بهره‌برداری اقتصادی می‌رسند.

کاشت مستقیم بذر در مزرعه به دلیل قیمت بالای بذرهای هیبرید، شرایط محیطی نامناسب برای جوانه‌زنی، توصیه نمی‌شود. همچنان در بسیاری از نقاط دنیا از روش کاشت مستقیم بذر در روش سنتی استفاده می‌شود این در حالی است که برای تولید تجاری فلفل حتماً باید از کاشت نشاء استفاده کرد. اکثر فلفل‌های مورد کاشت در گلخانه‌ها، از روش نشاکاری استفاده می‌شود.

بذر

پرورش فلفل به‌ صورت تجاری با کاشت به‌ صورت نشایی انجام می‌گیرد. فلفل گیاهی دولپه‌ای با گرده‌افشانی باز (خودگرده‌افشان و دگر گرده‌افشان) می‌باشد. تولید بذر با تشکیل گل آغاز می‌شود. گرده‌افشانی فلفل با غروب آفتاب (۸۵% گرده‌افشانی در این زمان انجام می‌شود) تا صبح ادامه پیدا می‌کند.

گیاهان فلفل چیلی در تابستان ۲۵% گل بیشتری نسبت به بهار تولید می‌کند، به‌طور میانگین ۴۵ الی ۶۰ گل در هر بوته تولید می‌کند.

گل فلفل و مجموعه میوه آن نسبت به دما حساس هستند. درجه حرارت پایین شب باعث افزایش میوه دهی می‌شود اما به دلیل ضعف در کیفیت گرده‌افشانی موجب تولید بذرهای بدون قوه نامیه در میوه یا میوه‌های تولیدشده بدون بذر هست.

اگر قصد تولید میوه برای بازار باشد، دارای باردهی و کیفیت بهتر هست ولی اگر برای تولید بذر انجام گیرد، بسیار ضعیف و بدون استفاده خواهد بود. با رشد بذر فلفل، کیفیت بذر تحت تأثیر وضعیت تغذیه‌ای گیاه مادر و گرده‌افشانی صحیح و کامل می‌باشد. رسیدگی میوه، ذخیره‌ سازی، نحوه رسیدگی میوه و اندازه هیکل گیاه بسته به ژنتیک و اصلاح گیاه هست.

افزایش غلظت پتاسیم در زمان رسیدگی میوه باعث تولید بذرهایی با قوه نامیِ بیشتر نسبت گیاهانی می‌شود که کمبود پتاسیم دارند. سایر مواد غذایی و شکل‌های مختلف قابل‌جذب (نیترات در مقابل آمونیوم) منجر به نوسانات سایر مواد غذایی، اسیدآمینه و ترکیبات اسیدهای چرب می‌شود.

تولید بذر ارتباط مستقیمی با اندازه گیاه دارد، زیرا گیاهان بزرگ‌تر موجب تولید بذرهایی با قوه نامیِ قوی بهتر و درصد جوانه‌زنی بالاتری می‌شود. در تولید بذر فلفل، تراکم پایین کاشت گیاه باعث تولید گیاهان بزرگ‌تر می‌شود و سطح بیشتری از برگ تولید می‌کند که می‌تواند برای رشد بذر فتوسیمیلات ( مونوساکاریدهای ذخیره کننده انرژی تولیدشده توسط فتوسنتز در برگ گیاهان) بیشتری ایجاد کند. میوه از قسمت‌های پایینی گیاه بذرهایی با وزن خشک بالاتر و خصوصیات جوانه‌زنی بیشتری تولید می‌کند. فرآیندهای جوانه‌زنی بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی (تنفس، تبدیل نشاسته، چربی و…) با رطوبت و دمای مطلوب آغاز می‌شوند.

پوشش بذر

شرکت‌ها، بذر فلفل را بر اساس تعداد موجود بذر دربسته بندی، درصد جوانه‌زنی در محیط آزمایشگاهی اطلاعات دقیق و کاملی به خریدار ارائه می‌دهند. بسیاری از شرکت‌ها، بذرهایی را که دارای پوشش هستند می‌فروشند.

پوشش بذر فلفل برای ایجاد توانایی دستگاه بذرکار، برای کاشت بذر در سینی نشاء، یکنواختی محل قرارگیری داخل حفره‌های سینی، تأمین مواد غذایی و ریزمغذی‌ها، سموم دفع آفات و قارچ‌کش مورداستفاده قرار می‌گیرد.

هدف از تولید نشاء، تولید گیاهانی با سیستم ریشه‌ای و اندام هوایی قوی می‌باشد. ریشه و اندام هوایی قوی موجب زنده ماندن گیاه در اثر استرس جابه‌جایی از محیط کنترل‌شده به مزرعه می‌باشد.

کاشت

روش کاشت صحیح و اصولی در کاشت فلفل برای عملکرد و باردهی محصول گیاه بسیار ضروری هست. تنش‌های محیطی تأثیرات منفی بر روی تمامی گیاهان می‌گذارند. به‌صورت تجربی و علمی تکنیک‌هایی برای کاهش استرس بر روی گیاهانی که به‌صورت نشاکاری و مستقیم کاشت شده یافت شده است.

روش‌های کاشت

کاشت مستقیم بذر فلفل‌ها برای قرن‌ها در مناطقی با فصول طولانی رشد رایج هست. این امر تا حدود زیادی به دلیل استفاده از ارقام فلفل تولیدشده توسط گرده‌افشانی باز، که بسیار کم‌هزینه‌تر از دانه‌های ترکیبی F1 هستند، می‌باشد.

کاشت مستقیم بذر می‌تواند موجب تراکم بالا در واحد سطح برای فلفل شود. روش کاشت با تراکم بالا برای فلفل‌های پیمنتو در اسپانیا گزارش‌شده است.

فن‌آوری‌های تقویت بذر مانند پوشش بذر، تیمارهای هیدراتاسیون (ایجاد پتانسیل زیاد جوانه‌زنی در کم‌آبی) یا مخلوط‌های ژل با مواد تقویت‌کننده رشد، مانند اسید جیبرلیک برای بهبود سرعت و یکنواختی در جوانه‌زنی ایجادشده است. اما به دلیل برداشت کم از سطح، تلف شدن قابل‌توجه بذر، عدم یکنواختی در جوانه‌زنی و گران بودن این روش توصیه نمی‌گردد.

برای فلفل‌های دلمه‌ای، کاشت به‌صورت نشاء روشی استاندارد هست، به‌ ویژه به دلیل استفاده از بذرهای گران‌قیمت هیبرید و ایجاد فاصله کاشت مناسب، نشاکاری انجام می‌گیرد.

فلفل به دلیل سرعت کم توسعه ریشه نسبت به سایر گونه‌های صیفی مانند گوجه‌فرنگی، کاهو و کلم بهترین روش برای کاشت، کاشت نشاء هست. نشاکاری برای تولید محصول زودرس و زمان برداشت برای بازارهای خاص از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نشاکاری همچنین برای رقم‌های دیررس بسیار مناسب می‌باشد. علاوه بر این، برای تولید نشاء گیاه در مقایسه با کاشت مستقیم بذر، به آبیاری بسیار کمتری نیاز است، در هنگام جوانه‌زنی و رشد فلفل تحت تنش‌های آبی که معمولاً در بسیاری از مناطق نیمه‌خشک جهان وجود دارد، بسیار مهم است.

چندین متغیر مؤثر بر رشد و نمو نشاهای فلفل در گلخانه موردبررسی قرار می‌گیرند، عبارت‌اند از: تفاوت دمای روز و شب، میزان نور، مدیریت نیتروژن و فسفر، کنترل دی‌اکسید کربن، تهویه مکانیکی، مدیریت آبیاری، سن نشاء قبل از حمل قابل‌کنترل می‌باشند. در صورت کاشت نامناسب در خاک می‌تواند موجب کاهش باردهی تا ۳۰% در سطح گردد.

انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

تنش‌های محیطی بر روی گیاه، بعد از انتقال

دما

دمای هوا دشوارترین پارامتر برای کنترل در مزرعه است. دامنه دمای بهینه جوانه‌زنی فلفل ۲۵-۳۱ درجه سانتی‌گراد هست. به‌منظور تولید میوه‌های لوکس و باکیفیت، باید گیاهان در دماهایی پایین‌تر و یا بالاتر از دمای بهینه رشد فلفل، میوه دهی انجام دهند.

در مناطق گرم که کاشت فلفل در دمای بالای ۳۵ درجه سانتی‌گراد مانند فلوریدا انجام می‌شود، نشاها باید نسبتاً عمیق‌تر کاشته شوند تا ریشه‌ها در محیط‌های خنک‌تر با نوسانات دمایی کمتری رشد کنند. گیاهانی که عمق کاشت آن‌ها تا لپه‌ها یا تا زیر برگه‌ای اول بوده، رشد رویشی و بازده بالاتری را نسبت به نمونه‌هایی که در عمق‌های بالاتری کاشته شده‌اند را دارا هست.

مشاهده‌شده است که ریشه فلفل نسبت به اندام هوایی به تنش گرما حساس‌تر است، زیرا فعالیت‌های اولیه اینورتاز اسید کمتر است و به نظر می‌رسد کاملاً قادر به سنتز پروتئین‌های مرتبط با گرما نیست. درنتیجه، استفاده از نشاهای بزرگ با سیستم ریشه بزرگ‌تر توصیه می‌شود، انتظار می‌رود که این ریشه‌ها در دسترس بیشتری برای کاهش قندهایی باشند که موجب مهار تولید اینورتازهای اسید که توسط ریشه تولید می‌شود را جبران کند.

خشکی

فلفل‌ها اغلب در مناطق خشک و نیمه‌خشک تولید می‌شوند که دسترسی به آب باکیفیت و مناسب برای آبیاری محدود می‌باشد. گیاهان معمولاً پس از کاشت در یک مزرعه، حتی در شرایطی که دارای آب کافی باشند، باز دچار تنش‌های کم‌آبی قرار خواهند گرفت.

این امر تا حدودی به دلیل مقادیر زیاد تبخیر و تعرق، عدم توانایی ریشه‌ها در جبران کمبود آب در برگ و اندام هوایی و قدرت پایین ریشه در رشد باعث این تنش هست. مدیریت آبیاری در گلخانه می‌تواند موجب تربیت مورفولوژی و فیزیولوژی نشاء در مواجه با تنش‌های شرایط مزرعه گردد.

کمبود جزئی آب می‌تواند رشد رویشی گیاهان جوان فلفل را محدود کند. خشک‌سالی باعث ایجاد تغییراتی در فرآیندهای اساسی فیزیولوژیکی ( میزان پایین فتوسنتز و بسته شدن روزنه )، افزایش رشد ریشه و اندام هوایی می‌شود.

رطوبت خاک، بلافاصله پس از کاشت برای حفظ هیدراتاسیون کافی گیاه و جلوگیری از شوک گیاه در هنگام کاشت مناسب نیست. تأمین رطوبت خاک باید دقیقا بعد از کاشت نشاء، برای گیاه به میزانی انجام گیرد که میزان تبخیر و جذب رطوبت برای گیاه مناسب باشد.

مواد غذایی

سطح مواد غذایی در طول پرورش نشاء می‌تواند تا حد زیادی برجذب و رشد گیاه فلفل تأثیر بگذارد. بیشتر مطالعات مواد غذایی بر روی گیاه فلفل در شرایط کنترل‌شده گلخانه‌ای انجام‌شده است.

در یک مطالعه تحقیقاتی مشخص شد اگر که ۱۰۰ میلی‌گرم نیتروژن برای نشاء فلفل، ۱۴ روز قبل از انتقال استفاده شود، بهبود در رشد اندام هوایی و گسترش ریشه اتفاق می‌افتد. در یک مطالعه در تولید فلفل با محلول‌های نیتروژن و پتاسیم، افزایش غلظت‌های پتاسیم نسبت به نیتروژن (۳۵۰ میلی‌گرم ) در گیاه به بلوغ رسیده، فلفل بیشتری تولید کردند.

انواع روش‌های کشت و کود دهی فلفل

شوری

استرس زیاد کودی می‌تواند تأثیر زیادی در جوانه‌زنی و نشاء فلفل داشته باشد. اثرات منفی شوری بر تعادل اسمزی، جذب آب، تعرق برگی و عملکرد به‌خوبی موردبررسی قرارگرفته است. فلفل دلمه‌ای دارای حساسیت متوسط به شوری و در آستانه هدایت الکتریکی(EC 1.5 dS) بازده کاهش می‌یابد.

شوک انتقال نشاء به مزرعه

شوک انتقال نشاء به مزرعه عموماً ناشی از عدم تعادل بین جذب آب توسط ریشه‌ها و تعرق از سطح برگ و عدم جذب مواد غذایی اتفاق می‌افتد. ثابت‌شده است که گیاهان می‌توانند در پاسخ به تنش خشکی شروع به سنتز آبسزیک اسید کنند که موجب گسترش ریشه و اندام هوایی می‌گردد. اسید آبسزیک به دلیل نقش فعال دربسته شدن روزنه در اثر کمبود آب می‌تواند یک ماده ضد تعرق محسوب شود.

مدیریت مواد غذایی و آبیاری

از بین تمام عوامل تولید فلفل در سراسر جهان، مدیریت مواد غذایی و آب نقش مهمی در میزان رشد و باردهی ایفا می‌کند. درعین‌حال، برنامه‌های کود دهی و آبیاری باید بالانس باشد تا در کاهش شسته شدن بیش‌ازحد مواد غذایی از محیط ریشه جلوگیری شود. این امر موجب بهبود کیفیت محیطی ریشه در جذب متناسب آب و مواد غذایی توسط ریشه می‌شود.

برنامه تغذیه‌ای گیاه مجموعه‌ای از واکنش‌های شیمیایی درون گیاهی است که برای تکمیل یک چرخه شیمیایی نیاز دارند. برای اینکه این واکنش‌های شیمیایی به بهترین شکل در گیاه انجام شود ( با استفاده از مواد معدنی ) کمبودهای گیاه را جبران می‌کنیم. این موارد اغلب به‌عنوان عناصر اساسی یاد می‌شود. برای تأمین مواد عناصر اساسی گیاه باید به موارد زیر دقت کرد

  • گیاهان نمی‌توانند رشد و توسعه خود را در غیاب عناصر اساسی انجام دهند.
  • این عناصر باید در عملکرد سوخت‌وساز گیاه و در ترکیبات یا ساختار حیاتی نقش داشته باشند.
  • هرکدام از این عناصر در مراحل مختلف رشد، نقش اساسی و مهم دارند.

سه مورد از این عناصر (هیدروژن ، اکسیژن و کربن) به‌صورت نامحدود در هوا و آب در دسترس هستند. بقیه این عناصر در خاک هستند. با توجه به‌اندازه جذب آن‌ها و تجمع آن‌ها در گیاهان، این عناصر اساسی به دو گروه مواد غذایی میکرو و ماکرو تقسیم می‌شوند. مواد غذایی ماکرو شامل نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم، منیزیم و گوگرد هستند، درحالی‌که آهن، منگنز، روی، بر، مس و نیکل مواد غذایی میکرو محسوب می‌شوند. جدیداً چند عنصر دیگر نیز به‌عنوان مواد غذایی میکرو می‌شناسند که شامل سیلیس، سدیم، کلر و بور هست.

جذب و متابولیسم هر یک از عنصر اساسی به‌طور مستقیم در رشد و نمو گیاه تأثیر می‌گذارد. به‌خوبی مشخص‌شده است که با افزایش جذب مواد غذایی، با فرض اینکه غلظت سایر مواد مغذی در محدوده کافی باشد، گیاه تمایل به افزایش رشد پیدا می‌کند. با این‌حال، این افزایش ثابت نیست و رشد در غلظت‌های پایین مواد غذایی نیز اتفاق می‌افتد اما کیفیت محصول و رشد به‌شدت کاهش می‌یابد.

با افزودن مقادیر بیش‌ازحد عناصر اساسی نیز ممکن است تأثیر منفی بر روی گیاهان بگذارد و باعث ایجاد سمیت شود. همان‌طور که قبلاً گفته شد، هر عنصر اساسی عملکردهای فیزیولوژیکی خاصی در گیاه دارد.

برخی از مهم‌ترین مواد غذایی که بیشترین تأثیر و عملکرد را بر روی گیاهان می‌گذارند عبارت‌اند از:

نیتروژن

این عنصر یک ترکیب اساسی در اسیدهای آمینه، اجزای اصلی پروتئین‌ها، آنزیم‌ها، اسیدهای نوکلئیک و ترکیبات تأمین انرژی برای گیاه است. به همین دلیل، کمبود نیتروژن ابتدا در نقاط در حال رشد و برگ‌های مسن‌تر به‌عنوان کلروز ظاهر می‌شود.

گوگرد

سنتز اسیدهای آمینه اساسی و متیونین و همچنین تشکیل برخی از هورمون‌ها، ویتامین‌ها، گلوکز یدها، سولفولیپیدها و کوآنزیم‌ها به گوگرد بستگی دارد. کمبود گوگرد به‌عنوان کمبود قدرت گیاه یاد می‌شود، که شبیه به کمبود نیتروژن است، به‌ویژه در برگ‌ها و جوانه‌های جدید قابل‌مشاهده است.

فسفر

فسفر جزء اصلی آنزیم‌ها، پروتئین‌ها، فسفولیپیدها، اسیدهای نوکلئیک و همچنین در بسیاری از واکنش‌های متابولیکی است. برخی از شناخته‌شده‌ترین عملکردهای فسفر در گیاهان به‌عنوان انتقال‌دهنده انرژی گیاه مانند آدنوزین دی فسفات و تری فسفات (ATP و ADP) هست. کمبود فسفر در گیاهان با رشد زیاد ساقه و رگه‌های قرمز و بنفش بر روی برگه‌ای مسن دیده می‌شود.

پتاسیم

پتاسیم به‌عنوان یک فعال‌کننده آنزیم، در سنتز پروتئین و تنظیم فشار اسمزی در بافت‌ها ازجمله روزنه‌ها کاربرد دارد. این عنصر همچنین در افزایش کیفیت میوه، اندازه میوه و ماندگاری نقش دارد. کمبود پتاسیم عمدتاً با کاهش رشد عمومی و لکه‌های کلروتیک در برگه‌ای مسن‌تر ظاهر می‌شود، مخصوصاً در حاشیه برگ‌ها، که می‌تواند با گذشت زمان باعث نکروز و تخریب بافت برگ شود.

کلسیم

این عنصر در کشیدگی و تقسیم سلولی، فعالیت آنزیم و هورمون نقش دارد. در تقسیم سلولی، کلسیم یک جزء لاینفک سازه‌ها و دیواره‌های سلولی است که باعث مقاومت گیاه و غشای سلول می‌شود.

کمبود کلسیم عموماً در بافت‌های جوان ظاهر می‌شوند، کمبود کلسیم عامل اصلی پوسیدگی انتهای شکوفه، تغییر شکل کلی برگه‌ای جوان، رشد ناکافی بافت‌های آوند چوبی، سرعت رشد بالا می‌شود. کمبود کلسیم می‌تواند به دلیل عدم تعادل غلظت‌های کلسیم با محلول کاتیون‌های منگنز، آمونیاک، پتاسیم، ناپایداری رطوبت خاک و بالا بودن شوری(خاک و آب) باشد.

منیزیم

یک اتم این عنصر مرکز مولکول کلروفیل است و در فرآیندهای آنزیمی، یک کوفاکتور(حضور آن برای فعالیت آنزیم ضروری) است. زرد شدن نوک و پهنک برگه‌ای مسن،ریزش و کاهش وزن خشک گیاه، کاهش سطح برگ شایع‌ترین علائم کمبود منیزیم است.

آهن

این عنصر به دلیل توانایی تغییر در ظرفیت، دارای قابلیت‌های متنوعی هست و با چند آنزیم به‌صورت پیچیده درمی‌آید. این ماده جزء دو پروتئین اساسی در فرآیند تنفس است و سرکوب تشکیل رادیکال‌های آزاد کمک می‌کند. در فتوسنتز نیز دارای نقش بسزایی هست.

منگنز

منگنز فعال‌کننده آنزیم‌هایی مانند دهیدروژنازها، ترانسفرازها، دکربوکسیلازها و در اسیدآمینه و سنتز لیگنین هست.

روی

اتم این ماده تشکیل‌دهنده ساختار چندین آنزیم اساسی در گیاه هست، ازجمله بعضی از آن‌ها که نقش اصلی در سنتز اسیدهای آمینه رادارند شامل هیستیدین، گلوتامین و آسپاراژین است. روی جذب پتاسیم را کنترل می‌کند. از جذب بیش‌ازحد پتاسیم جلوگیری و تنظیم حمل‌ونقل پتاسیم از ریشه به برگ هست.

بور

این عنصر در رشد ریشه و متابولیسم پروتئین، نوکلئیک اسید و همچنین تشکیل ساختارهای تولیدمثل و انتقال متابولیک در غشاء نقش دارد. کمبود بور باعث ایجاد ساقه‌های نا به‌جا، قهوه‌ای شدن نقاط در حال رشد و همچنین زرد شدن برگه‌ای جوان می‌شود. اطلاعات بیشتر: اهمیت و نقش بور در کشاورزی

مس

گیاه برای فعال‌سازی آنزیم‌ها برای تثبیت کربن، انتقال الکترون و سنتز لیپیدهای تیلاکوئیدی به مس نیاز دارد. کمبود این عنصر ممکن است به‌صورت خسارات ناشی از ماند آبی بر روی اندام‌های جدید ظاهر شود.

مولیبدن

کمبود مولیبدن به‌صورت لکه‌ای و عدم ایجاد برگه‌ای سالم به رنگ سبز تیره و بعد نکروز می‌کند.

کلر

کلر برای فعالیت حداقل چهار آنزیم اساسی در گیاهان موردنیاز و یک عامل اساسی در فرآیند فتوسنتز هست. کلر در تنظیم اسمزی مانند بستن و باز شدن روزنه‌ها با پتاسیم شرکت می‌کند. علائم کمبود آن معمولاً کلروز، نکروز و سوختگی در نوک برگ‌ها است.

نیکل

در مورد فعالیت نیکل در طیف وسیعی از گیاهان اطلاعات کمی وجود دارد. علائم کمبود نیکل به‌خوبی شناخته‌شده نیست، اما تصور می‌شود باعث ایجاد کلروز و در صورت ادامه به نکروز تبدیل شود.

کمبود مواد غذایی بسیار شبیه هم می‌باشند. یک عامل گیج‌کننده دیگر این است که در بعضی موارد علائم سمیت، بیش‌بود یک ماده غذایی، مشابه با کمبود مواد غذایی دیگر هست. آگاهی کامل از شرایط رشد و وضعیت مواد غذایی موجود در خاک برای درک علائم موجود در گیاهانی که به نظر خوب و عالی نمی‌رسند، ضروری است.

تغذیه فلفل

انواع مختلفی از فلفل در سراسر جهان کشت می‌شوند. بعضی از انواع فلفل به‌عنوان گیاه یک‌ساله می‌باشد، درحالی‌که بقیه به‌صورت چندساله نگهداری می‌شوند. اما ازنظر کود و تولید تجاری، اکثر فلفل‌ها بسته به عادت رشد آن‌ها بین ۳ تا ۱۰ ماه پس از کاشت در مزرعه نگهداری و سپس حذف می‌گردند.

اکثر توصیه‌های فعلی کود دهی مبتنی بر فلفل‌های فصلی با طول عمر کوتاه هست. در مورد انواع فلفل با طول عمر بالا، تغذیه آن‌ها به خاطر داشتن گل زیاد بر روی گیاه کمی متفاوت خواهد بود.

صرف‌نظر از نوع فلفل، شیوه‌های کود دهی تحت تأثیر نوع خاک، آب‌وهوا و مدیریت محصولات زراعی قرار دارد. اصل اساسی در شیوه‌های کود دهی در محصولات گیاهی، حرکت مواد غذایی در خاک بسیار وابسته به نگهداری و نفوذ آب می‌باشد.

نوع خاک تأثیر مستقیمی بر حرکت آب، نگهداری مواد غذایی، جذب و در دسترس بودن مواد غذایی دارد. مدیریت مواد غذایی در خاک‌های شنی با نفوذ پذیری بالا نسبت به خاک‌هایی با ظرفیت نگهداری بالای آب، در مقدار مواد آلی و مواد غذایی تفاوت‌های بسیار زیادی دارند.

دومین عامل مهم در تغذیه فلفل، شرایط آب‌وهوایی هست که ممکن است نقش مهمی در اجرای روش‌های کود دهی برای فلفل‌ها داشته باشد. در مناطقی که گرما زیاد هست نسبت به مناطقی که خنک هستند، فلفل عملکرد بسیار بهتری دارد. در مناطق مرطوب نیز رطوبت یکی از عوامل کاهش جذب مواد غذایی از خاک هست.

سرانجام، تصمیم‌گیری در مورد روش‌های کود دهی به چهار جنبه اساسی بستگی دارد: مقدار کود، زمان‌بندی، محل کاشت و منابع محدودکننده. هر جنبه با عوامل دیگر ارتباط نزدیکی دارد و درروند تصمیم‌گیری و پایداری در تولید، نقش بسزایی دارند.

بوته‌های فلفل در مقایسه با سایر محصولات زراعی با عمق کم ریشه، مانند کاهو و سبزی‌های برگی، نسبتاً توانایی بیشتری در جذب مواد غذایی از خاک را دارند. مواد غذایی موردنیاز انواع مختلف فلفل به‌طور قابل‌ توجهی متغیر و عمدتاً به دلیل رقم، نوع خاک و نحوه استفاده آن می‌باشد.

در شرایط مزرعه، برای استفاده از یک ماده غذایی مشخص موردنیاز محصول، باید مقدار احتمالی ناشی از آبشویی محیط ریشه و سهم غذایی خاک محاسبه شود. درروش استفاده از کود دهی به‌صورت خاکی، مقداری از مواد غذایی داخل خاک بلاک و غیرقابل جذب برای گیاه می‌شوند.

بر اساس اصل قبل، اکثر توصیه‌های کودی از آزمایش خاک تدوین می‌شود. در دست داشتن اطلاعات آزمایش خاک ضروری است، زیرا اطلاعات ارزشمندی در مورد خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ارائه را می‌دهد که شامل pH، ظرفیت تبادل کاتیون، محتوای ماده آلی و غلظت مواد مغذی هست.

زمان‌بندی بسیار مهم است، به‌ طوری‌ که می‌توان قبل از کاشت گیاهان، برنامه کودی را به‌درستی طراحی کرد تا از صدمه فیزیولوژی و اندام گیاه در اثر تماس بیش از حد گیاهان با کودها جلوگیری شود.

درجه اسیدیته (pH) یکی از مهم‌ترین خصوصیات شیمیایی خاک برای رشد فلفل است. خاک زراعی فلفل هنگامی‌که pH بین ۶٫۰ و ۵٫۵ باشد بیشترین بازدهی را دارد. مقادیر pH خارج از این محدوده، دسترسی و جذب مواد غذایی از خاک را کاهش می‌دهد.

به دلیل تداخلات تغذیه‌ای، روش‌های مختلفی برای تعیین وضعیت صحیح تغذیه‌ای محصولات زراعی ازجمله فلفل‌ها استفاده می‌شود. دو روش از این روش‌ها عبارت‌اند از: “رویکرد ارزش بحرانی” و “سیستم یکپارچه تشخیصی و توصیه‌ای”

روش اول نقطه‌ای است که در آن رشد گیاهان توسط کمبود مواد غذایی کمتر از حد مطلوب هست و کمبود مواد غذایی بر روی گیاه قابل‌دیدن می‌باشد، درحالی‌که مورد دوم با آنالیز پویا برگ‌ها و اندام هوایی هست که در آزمایشگاه آنالیز می‌شود و درنتیجه داشتن این اطلاعات و داده‌ها برنامه غذایی تعیین می‌شود.

استفاده از نیتروژن و پتاسیم به دو صورت قبل و بعد از کاشت تقسیم‌بندی می‌شود. معمولاً فرم‌های گرانول مورداستفاده قرار می‌گیرند.

این کودها شامل نیترات آمونیوم (حاوی ۳۴% نیتروژن)، آمونیوم سولفات (۲۱% نیتروژن)، اوره (۴۶% نیتروژن)، کلسیم نیترات (۱۶% نیتروژن)، پتاسیم کلوراید (۶۰-۶۲% پتاسیم)، نیترات پتاسیم (۴۴% پتاسیم)، سولفات پتاسیم (۲۶% پتاسیم)، فسفات مونوپتاسیم (۳۴% پتاسیم) برای تغذیه قابل جذب می‌باشد.

استفاده از کودها بسته به محیط در حال رشد، رقم فلفل و روش کاربرد متفاوت هست. برای بسیاری از عناصر، منابع غذایی تأثیر قابل‌ توجهی در عملکرد فلفل دارند. آزمایشی با NH4 و NO3 به‌عنوان منابع نیتروژن در محلول هیدروپونیک استفاده شد، تعیین کرد که بالاترین بازده کل فلفل دلمه‌ای زمانی حاصل می‌شود که در دوران رشد رویشی تا ۳۰% منابع نیتروژن از NH4 تأمین شود و در دوران باردهی ۱۰۰% نیتروژن از NO3 تأمین گردد بیشترین عملکرد را خواهد داشت.

اگرچه لازم است از مقدار مواد غذایی موجود در خاک آگاهی داشته باشیم، اما استفاده از کود آلی و دامی بدون محدودیت انجام می‌گیرد. دلیل عمده استفاده از کودهای آلی و دامی به دلیل اصلاح بافت خاک و بالا بردن ظرفیت نگهداری آب و مواد غذایی صورت می‌گیرد.

آبیاری فلفل

تبخیر و تعرق و استفاده از آب زراعی

یک اصل اساسی آبیاری برای بیشتر محصولات زراعی و به‌طور خاص برای تولید فلفل این است که مقدار کل آب مورداستفاده در طول آبیاری باید برابر با نیاز محصول به‌علاوه حجم ازدست‌رفته در اثر تبخیر و آب زهکش باشد.

نیاز آبی محصول تابعی از نوع محصول، مرحله رشد و تبخیر است. حجم آب ازدست‌رفته در اثر تبخیر از سطح خاک، سطح برگ گیاه و همچنین از طریق تعرق از برگ‌ها (ET) نامیده می‌شود. تبخیر فرایندی است که طی آن آب، از مایع به بخار تبدیل می‌شود، درحالی‌که تعرق از طریق روزنه‌های برگ گیاه رخ می‌دهد.

آب‌وهوا و شرایط بیولوژیکی بر میزان ET تأثیر می‌گذارد. تبخیر آب تابعی از تابش نور خورشید، دمای هوا، رطوبت نسبی و باد است ETc.

مرجع: سطح گسترده‌ای پوشیده از ۸ تا ۱۵ سانتی‌متر چمن سبز یا یونجه تعریف می‌شود، که به‌طور فعال رشد می‌کند و کاملاً زمین را پوشش می‌دهد.

معمولاً استانداردی برای برآورد میزان نیاز آبی به محصولات زراعی در نظر گرفته می‌شود و در طول زمان به‌عنوان حجم آب در هر سطح بیان می‌شود. استفاده از آب زراعی (ETc) با استفاده از ضرایب زراعی (Kc) حاصل می‌شود، که از مصرف آب زراعی در مراحل مختلف رشد و ETo به دست می‌آید. در مورد فلفل دلمه‌ای، Kc در اواسط فصل ۰٫۸ است.

پس از تعیین ETc، بازده سیستم آبیاری (به‌عنوان‌مثال قطره‌ای، زیرسطحی، اسپرینکلر) باید تأیید شود تا تلفات آب ناشی از آب‌رسانی نیز محاسبه و جبران شود. بیشتر سیستم‌های آبیاری قطره‌ای بین ۸۰% الی ۹۵% بازدهی استفاده از آب رادارند درحالی‌که بازده آب در سیستم آب پاشی ( اسپرینکلر) حدود ۶۰% هست.

یک برنامه آبیاری مناسب شامل موارد زیر است:

  • نیاز آبی زراعی متناسب با مرحله محصول و تقاضای واقعی آب
  • تنظیمات کاربردی آبیاری بر اساس رطوبت خاک
  • محاسبه و در نظر گرفتن میزان بارندگی

نظارت بر رطوبت خاک بخش مهمی از یک برنامه جامع آبیاری است. زیرا اگر آبیاری در زمان، میزان صحیح و درستی انجام بگیرد، موجب جلوگیری از شستشوی بیش‌ ازحد مواد مغذی، عدم ایجاد ماندآبی و جلوگیری از تجمع نمک می‌شود.

پس از شناخته شدن ظرفیت خاک به‌صورت میدانی و آزمایشگاهی، استفاده از تجهیزات کنترل خاک موجب صرفه‌جویی‌ مصرف آب و بهبود مدیریت محصول و تغذیه می‌شود.

دو حس‌گر اصلی وجود دارد:

  • سنسورهایی که فشار آب را اندازه‌گیری می‌کنند.
  • میله‌هایی که محتوای حجمی آب را اندازه‌گیری می‌کنند.

گروه اول متداول‌ترین روش، اندازه‌گیری فشار آب در منطقه ریشه و مناطق مختلف خاک می‌باشد (آب کاپیلار). افزایش رطوبت خاک باعث کاهش فشار داخلی خاک می‌گردد.

تانسیومتر یک سیلندر پلاستیکی تحت‌فشار با یک فنجان سرامیکی متخلخل در نوک قسمت پایینی و یک فشارسنج در قسمت فوقانی هستند و یک محفظه داخلی پر از آب دارد.

هنگامی‌که لوله در خاک قرار می‌گیرد، آب محیط از طریق فنجان سرامیکی سر تانسیومتر شروع به مکش و باعث ایجاد فشار منفی در داخل لوله پر آب می‌شود و سپس میزان فشار منفی یا فشار آب اندازه‌گیری می‌شود.

استفاده از این دستگاه‌ها بسیار آسان و نسبتاً ارزان است، اما برای از بین بردن رشد جلبک‌ها در داخل محفظه داخلی نیاز به نگهداری معمول دارند و در مزارع کاشت فقط می‌توان آن‌ها را در مکان‌های ثابت قرارداد.

میله‌های اندازه‌گیری به‌صورت مستقیم رطوبت خاک را اندازه‌گیری می‌کنند و به دو گروه طبقه‌بندی شوند:

  • سنسورهای دو ظرفیتی
  • سنسورهای دامنه سنج زمانی (TDR)

دستگاه TDR اگرچه بر اساس مبناهای مختلفی بناشده است، اما اندازه‌گیری فوری رطوبت خاک را با میزان خطای کم اندازه‌گیری و اعلام می‌کند.

یکی از مزایای این سنسورها، خصوصاً TDR، کاربردی بودن آن‌ها است زیرا می‌توان از یک واحد برای اندازه‌گیری رطوبت درزمینه های مختلف استفاده کرد. اما به‌هرحال ازنظر قیمت بسیار گران‌قیمت‌تر از تانسیومتر هست. قبل از انتخاب یک روش مناسب برای نظارت بر میزان آب موجود در خاک، باید نسبت هزینه و سود یا آنالیز نرخ بازده حاشیه‌ای انجام شود.

به‌طور خلاصه، طراحی یک برنامه آبیاری برای فلفل‌هایی که در مزارع رشد می‌کنند باید قبل از کاشت محصول نیز باید به‌خوبی انجام شود. برنامه‌های آبیاری به دلیل تأثیر باران و درجه حرارت بر روی آب موجود در خاک، نیاز به نظارت مداوم دارند.

اول، شناخت خصوصیات خاک ازجمله بافت و ساختار آن ضروری است. تعادل مناسب کودی و آبیاری برای تولید فلفل در سطح عملکرد مورد انتظار بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

 

 مالچ

فلفل‌ها اغلب با استفاده از مالچ تولید می‌شوند. متداول‌ترین مالچ، مالچ مصنوعی ورق پلاستیکی (معمولاً پلی‌اتیلن) است. مالچ پلاستیکی معمولاً سیاه‌رنگ هست که عملکرد فلفل را در مقایسه با کاشت بدون مالچ افزایش می‌دهد.

اگرچه ممکن است تحت تأثیر دمای بالا اثرات منفی نیز داشته باشد. مالچ پلاستیکی روشن، در دماها مختلف اثرات متغیری بر کنترل علف‌های هرز و رشد رویشی گیاه می‌گذارد. انواع مختلف مالچ شامل مالچ‌های شفاف، یکرو سیاه و مالچ‌هایی با لایه آلومینیومی هستند.

این مالچ‌ها باقابلیت بازتاب نور در درجه اول برای کنترل حشرات مورداستفاده قرارگرفته شده بودند، اما اثبات شد که اثرات مفیدی نیز بر عملکرد گیاهان نیز دارد، به‌ویژه در مکان‌هایی که گرم شدن خاک نامطلوب یا غیرضروری هست. مالچ‌هایی که قابلیت انتقال مادون‌قرمز را دارند به‌طور گسترده توسط کشاورزها استفاده می‌شود، زیرا تأثیرات بسیار زیادی بر روی کنترل علف‌های هرز و نیز میزان عملکرد بر سطح داشته است.

طی آزمایش‌های مختلف، عملکرد فلفل‌هایی که در زراعت آن‌ها پوشش مالچ بر روی خاک استفاده‌شده بود نسبت به آن‌هایی که در خاک بدون پوشش کاشته شده بودند، عملکرد بالاتری داشتند. موضوع قابل‌بحث و بسیار جدی که کشاورزان حاضر به انجام آن نیستند، جمع‌آوری دقیق و نظافت کلی مزرعه هست که می‌تواند آلودگی شدید پلاستیکی را در مزرعه و منطقه به وجود آورد.

تراکم کاشت و مدیریت گیاهان

مطالعات زیادی در مورد جمعیت گیاهان برای انواع مختلف فلفل‌ها اعلام‌شده است. وجود تجهیزات خاک‌ورزی و کنترل آفات اغلب امکان تغییر فاصله بین ردیف را محدود می‌کند. در بسیاری از مناطق، فاصله بین ردیف‌ها حدود ۹۰ سانتی‌متر تا یک متر استاندارد است. بنابراین، با تغییر دادن فاصله کاشت ردیف‌ها، تغییرات تراکم کاشت بیشتر می‌شود.

فلفل پاسخ مورفولوژیکی نسبتاً متغیری به تغییرات فاصله کاشت ردیف از خود نشان می‌دهند. تغییرات با کاهش فاصله کاشت ردیف‌ها شامل کاهش وزن خشک اندام هوایی، ریشه و کاهش قطر ساقه می‌شود.

در انواع فلفل مشاهده‌ شده است که به ازای هر ۵ سانتی‌متر کاهش در فاصله کاشت ردیف‌ها، تعداد و وزن میوه در بوته در هر مترمربع کاهش زیادی داشته است. در فلفل‌های رقم کاین، با کاهش فاصله کاشت ردیف‌ها از ۳۰ به ۱۰ سانتی‌متر، تعداد میوه در بوته کاهش و طول میوه افزایش یافت، اما عملکرد در هکتار بی‌تأثیر بود. ولی در فلفل‌های دلمه‌ای تأثیر منفی بسیار زیادی بر تعداد میوه و اندازه میوه‌ها داشته است.

برای داشتن محصولات باکیفیت در فلفل دلمه‌ای ۱٫۵ الی ۲٫۵ بوته در مترمربع کاشت و برای تولید فلفل دلمه درجه‌دو تا ۱۱ بوته در مترمربع نیز کشت می‌کنند.

از تراکم بالای کشت فلفل می‌توان به کاشت رقم پاپریکا در اسپانیا، با جمعیت بالای ۵۰۰۰۰ گیاه در هکتار اشاره کرد (به دلیل عدم مکانیزه بودن کشاورزی، آب‌وخاک ایران این تراکم کشت امکان‌پذیر نیست). کاشت بیشتر از ۲۰۰۰۰ گیاه در هکتار در فلات‌ها موجب کاهش رنگ‌دانه در میوه و کاهش کیفیت در اندازه میوه خواهد شد. تراکم‌های گیاهی از ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ گیاه در هکتار بهینه در نظر گرفته شد. در ایران با توجه به خاک، آب، مواد غذایی، تا ۳۰۰۰۰ بوته در هکتار نیز کشت می‌شود.

ازنظر تئوری، فاصله مساوی کاشت گیاهان در طول و بین ردیف‌ها ( کاشت به‌صورت مربعی ) باید عملکرد را در هر بوته، به دلیل ایجاد کانوپی و شرایط یکنواخت برای گیاهان جهت جذب آب، مواد غذایی و نور، نسبت به کاشت روش مستطیلی، بهینه‌تر باشد.

فلفل دلمه‌ای را با جمعیت ثابت ۴۰،۰۰۰ گیاه در هکتار در دو روش کاشت مقایسه شد.

  • گیاهان بافاصله ۲۸ سانتی‌متر دو ردیف بافاصله ردیف ۹۰ سانتی‌متر از هم
  • گیاهان ۴۱ سانتی‌متر از هم در سه ردیف بافاصله ردیف ۴۵ سانتی‌متر از هم

در هر دو چیدمان و روش کاشت برداشت و عملکرد یکسانی داشت.

کاشت تک ردیفه در کل منجر به افزایش وزن میوه در یک‌فصل رشد و به کاشت دو ردیفه و سه ردیفه هست، و موجب تولید محصولاتی بارنگ و اندازه مناسب می‌شود.

ظاهراً الگوهای کاشت مربع با تراکم دو برابر، درواقع باعث کاهش فاصله بین گیاهان شده و منجر به رقابت بیشتر گیاه به گیاه می‌شود.

ظاهراً الگوی کاشت دو ردیفه درواقع باعث کاهش فاصله کاشت بین گیاهان و منجر به رقابت بیشتر گیاهان باهم برای جذب منابع غذایی و آبی می‌شود. توصیه‌های خاص برای تراکم کاشت بهینه گیاه به‌روشنی با نوع فلفل، اقلیم مناطق باهم متفاوت است. همچنین فاصله کاشت بوته‌ها بسته به بازار هدف، هدف کاشت و روش‌های برداشت متفاوت خواهد بود.

کاشت تونلی

برای اولین بار کاشت تونلی فلفل از کالیفرنیا گزارش‌شده است. استفاده از روکش‌های شفاف و پلی‌اتیلن شفاف، در کاشت تونلی فلفل در مقایسه با گیاهانی که روی بسترهای بدون پوشش قرار دارند، عملکرد بهتری دارند.

فلفل‌های رشد یافته زیر تونل‌هایی با پوشش پلی پروپیلن بعد از کاشت رشد بهتری نسبت به فلفل‌های بدون پوشش داشته‌اند. اما در صورت عدم مدیریت درست درکشت تونلی، موجب هجوم قارچ‌ها و بیماری‌ها، صدمات ناشی از بالا رفتن بیش‌ازحد دما، تفاوت بالا در دماهای روز و شب و افزایش رطوبت موجب کاهش جذب مواد غذایی و ایجاد تنش‌های فراوانی برای این نوع کشت می‌شود.

هرس

روش‌های بهبود تولید و انتقال گیاهان (نشاکاری) باعث افزایش طول عمر گیاهان و هرس برای کنترل رشد اندازه بوته فلفل می‌باشد که به‌ ندرت مورد توجه قرار می‌گیرد. هرس در بوته‌های فلفل موجب کنترل جمعیت برگ‌ها، عدم ایجاد رقابت گیاهان بر سر منابع و کنترل کانونی بسیار مؤثر هست. باید توجه داشت هرس موجب ایجاد میوه‌هایی باکیفیت بالایی می‌شود.

جمع‌بندی

فلفل دارای تنوع ژنتیکی زیاد در رنگ، اندازه و مزه می‌باشد. این گیاه به‌عنوان یکی از گسترده‌ترین گونه خانواده سولاناسه می‌باشد که در تکنیک هیبرید گیری بسیار رفتار مناسبی از خود نشان می‌دهد.

این گیاه دارای زراعتی نسبتاً ساده‌تر و آسان‌تر از گوجه‌فرنگی می‌باشد. با توجه به صنعتی شدن تولید این محصول طبیعتاً در روش‌های کشت این محصول نیز باید اصلاحاتی انجام گیرد.

بهترین روش کاشت فلفل، روش نشاکاری می‌باشد. زیرا در این روش فاصله کاشت منظم، پرتی کم بذرهای گران هیبرید، کاهش مصرف آب، تنظیم تاریخ کاشت و موجب افزایش عملکرد در واحد سطح می‌باشد.

روش کاشت بستگی به رقم فلفل، بازار هدف و شرایط موجود در مزرعه و گلخانه دارد. برای داشتن مزرعه یا گلخانه با محصولات باکیفیت حتماً باید از تغذیه و آبیاری مناسب و به‌موقع برای تولید بهترین محصولات استفاده کرد.

دسته‌بندی مقالات کشاورزی
اشتراک گذاری
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت